نخستين برگ از اين پرونده جنايي كه گزارش فوت مردي به نام معين بود روز 13شهريور‌ماه سال92 در يكي از بيمارستان‌هاي غرب پايتخت تكميل شد. اين مرد ساعتي قبل به‌دليل جراحت و خونريزي شديد به آنجا انتقال يافته بود اما آنچه باعث شد مسئولان بيمارستان با پليس تماس بگيرند، آثار ضربات چاقو بر بدن قرباني بود. با حضور مأموران و بازپرس جنايي در بيمارستان معلوم شد متوفي كه كارگر رستوراني در فرحزاد بود بامداد همان روز هدف حمله مرد ناشناسي قرار گرفته و مجروح شده بود.
تحقيقات اوليه نشان مي‌داد اين درگيري مرگبار ساعت2 بامداد رخ داده و جواني كه سوار بر يك دستگاه خودروي ال90 به رستوران رفته بود عامل اين جنايت است. با اينكه شاهدان زيادي چهره قاتل را ديده بودند اما هنوز هويت او براي پليس معلوم نشده بود. اما بررسي دوربين‌هاي مداربسته‌اي كه در آن اطراف نصب شده بود نخستين سرنخ‌ها را در اختيار پليس گذاشت. مأموران با بررسي شماره پلاك خودروي ال90 صاحب آن را شناسايي و دستگير كردند.
اين مرد وقتي تحت بازجويي قرار گرفت گفت كه از اين جنايت اطلاعي ندارد و شب حادثه خودرواش را به يكي از دوستانش به نام سيامك داده بود. با شناسايي عامل اين جنايت ماموران راهي محل زندگي او شدند اما خانواده‌اش اعلام كردند از مخفيگاه وي اطلاعي ندارند. با وجود اين، تجسس‌هاي افسران آگاهي براي دستگيري قاتل ادامه يافت اما چون هيچ ردي از او وجود نداشت اين تحقيقات به درازا كشيد تا اينكه 22ماه بعد از اين جنايت قاتل به شعبه هفتم بازپرسي دادسراي امور جنايي رفت و خودش را تسليم كرد.
او گفت: من ناخواسته مرتكب قتل شدم و از كرده‌ام پشيمانم. در اين مدت توانستم اولياي دم را شناسايي كرده و با پرداخت ديه از آنها رضايت بگيرم. به اين ترتيب وي بازداشت شد و در توضيح آنچه رخ داده بود به بازپرس سعيد احمدبيگي گفت: شب حادثه قصد داشتم خودروام را پارك كنم كه مقتول مانع‌ام شد. از اين كار او خيلي عصباني شدم و از او كينه به دل گرفتم. با اين حال بعد از صرف شام از آنجا رفتم و چند ساعت بعد در شرايطي كه هنوز عصبانيتم فروكش نكرده بود برگشتم و كارگر رستوران را با چاقو زدم و فرار كردم. در ادامه روند تحقيقات متهم صحنه جنايت را بازسازي كرد و سرانجام تحقيقات با صدور قرار مجرميت و كيفرخواست به پايان رسيد و قرار است با توجه به اعلام رضايت اولياي دم، متهم به‌زودي در دادگاه كيفري به لحاظ جنبه عمومي جرم محاكمه شود.
نظر شما